رمضان (به عربي: رمضان) نام نهمين ماه سال قمري است. در اين ماه روزه بر مسلمانان واجب شدهاست.[۱] ماه رمضان در دين اسلام ماهي مبارك است. در قرآن از اين ماه به عنوان ماهي كه در آن قرآن نازل شده ياد شدهاست.[۲]
رويدادها
- در روز نوزدهم اين ماه، علي امام اول شيعيان و خليفه چهارم اهل سنت به دست ابن ملجم در مسجد كوفه با ضربه شمشير مصدوم ميشود.
- در روز ۲۱ اين ماه حضرت علي شهيد شد.
- پانزدهم اين ماه روز تولد حسن مجتبي، امام دوم شيعيان است.
- مرگ خديجه، همسر اول محمد پيامبر اسلام.
- غزوه بدر در سال دوم هجرت.
- فتح مكه در سال هشتم هجرت.
- نزول قرآن در شب قدر (۱۹ يا ۲۱ يا ۲۳ ماه رمضان)
- در پايان اين ماه (اولين روز شوال) مسلمانان مراسم عيد فطر را برگزار مينمايند و اين روز را به شكرانه توفيق روزه داري در اين ماه جشن ميگيرند همچنين هر كدام سه كيلو گرم گندم يا غذاي غالب را صدقه ميدهند كه به ان فطريه اطلاق ميشود.
شبهاي قدر
«شب قدر» واژهاي قرآني است. اين شب در قرآن، در سوره قدر، با صفت «مباركه» ياد شده و بهتر از هزار ماه دانسته شدهاست. «انا انزلنه في ليله مباركه، ليله القدر خير من الف شهر» (ما قرآن را در شب مبارك فرو فرستاديم. شب قدر از هزار ماه برتر است.) در شب قدر، همه امورات عالم اندازهگيري ميشود و به تصويب حجت خدا در هر زمان ميرسد. دقيقاً معلوم نيست شب قدر كدام شب است؛ گروهي آن را در طول سال محتمل ميدانند و گروهي در ماه رمضان، گروهي يكي از ۱۲ شب آخر اين ماه و گروهي يكي از شبهاي بيست و يكم، بيست و سوم و نوزدهم ماه رمضان را شب قدر ميدانند. شيعيان نيز عموماً شب بيست و سوم را شب قدر ميدانند. اين شب داراي اعمال فراواني است كه در كتب دعايي مذكور است. خوابيدن در شب قدر مذموم و شبزندهداري در آن مستحب است. بنا بر روايات، روز قدر هم به اندازه شب قدر ارجمند است. دعا و استغفار در شب قدر، وظيفه دانسته شدهاست و رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم بر دعا در آن و طلب عافيت از خداوند تأكيد فرمودهاست.
بقيه در ادامه مطلب....
درباره ماه رمضان
رمضان اسمى از اسماء الهى مىباشد و نبایستبه تنهائى ذکر کرد مثلا بگوئیم، رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنى ماه را باید به اسم اضافه نمود، در این رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) گوش فرا مىدهیم.
رمضان از اسماء الله است
هشام بن سالم نقل روایت مىنماید و مىگوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (علیهما السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم.
فقال علیه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا یجیى و لا یذهب و انما یجیىء و یذهب الزائل و لکن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى انزل فیه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عیدا و کقوله تعالى فى عیسى بن مریم (علیهما السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائیل. (1)
امام علیه السلام فرمود: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامى از اسماء الله است که نمىرود و نمىآید که شىء زائل و نابود شدنى مىرود و مىآید، بلکه بگوئید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم، که اسم اسم الله مىباشد، و ماه رمضان ماهى است، که قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عید قرار داده است همچنانکه پروردگار بزرگ عیسى بن مریم (سلام الله علیهما) را براى بنى اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (علیه السلام) روایتشده که حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لکن قولوا شهر رمضان فانکم لا تدرون ما رمضان» (2) شما به راستى نمىدانید که رمضان چیست (و چه فضائلى در او نهفته است).
واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن
رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده است، انتخاب چنین واژهاى براستى از دقت نظر و لطافتخاصى برخوردار است. چرا که سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش،زیرا که رمضان ماه تحمل شدائد و عطش مىباشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى طولانى تابستان.
و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشى که پیوسته مىگدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذیر است.
در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عکس برقرار است، بدین مفهوم که نفس سرکش با چشیدن آب تشنهتر مى گردد، وهرگز به یک جرعه بسنده نمىکند، و پیوسته آدمى را در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا مىدارد. و در همین رابطه است که مولوى با لطافت هرچه تمامتر این تشبیه والا را به کار مىگیرد و مىگوید:
آب کم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به کوى حق رسید درد مریم را به خرما بن کشید
اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع کننده.
پىنوشتها:
1- بحار جلد 96، ص 376، طبع اسلامیه
2- بحار، ج 96، ص 377
روزه، درمان بیماریهاى روح و جسم صفحه 22
سید حسین موسوى راد لاهیجى