معرفی وبلاگ
با سلام خدمت شما خوبان من دانشجویی هستم که میخوام با این وبلاگ یجوری حقی که استفاده علمم جهت ترویج فرهنگ آقا امام زمان و ائمه معصوم و کشورم ایران ادا کنم بخاطر همین اسم وبلاگ گذاشتم دینی و ملی نظر بدهید ممنون
طراح قالب
Tebyan

در اين مطلب كه از سايت نهاد رهبري گرفته شده است

دليل بر دروغ بودن و خلاف گفته هاي قرآن در مورد سنگسار و سناريوي اين فيلم است

كه بنده تاكيد بر خواندن اين مطلب بطور كامل دارم


توضیحاتی در مورد فیلم سنگسار ثریا می خواهم؟

فیلم سنگسار ثریا یکی از فیلمهایی است که دشمنان اسلام در استای تخریب چهره اسلام ساخته اند هدف عمده این فیلم تخریب چهره رحمانی دین اسلام و ایران در سطح جهان و در شرایطی است که جهان به سمت بیداری عظیم اسلامی در حال حرکت بوده و هر روز موج اسلام گرایی و اسلام خواهی در جهان گستر می یابد لذا برای جلوگیری از گسترش این موج که همزمان با تمامی دنیا اروپا و آمریکا را هم در نوردیده عمال و مزدبگیران جهان سلطه به ساخت فیلمهایی از این دست اقدام می کنند . به منظور مشخص تر شدن ابعاد مختلف این فیلم و نقد آن به نظر می رسد معرفی و نقد از جانب افراد صاحب نظر مناسبتر باشد فلذا مقاله ای که توسط یکی از دانش پژوهان موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی و عضو انجمن فارغ التحصیلان این مرکز به نام آقای دکتر علی رمضانی نگاشته اند عینا خدمت شما تقدیم می گردد .
دربارة فیلم
سنگسار ثریا م (منوچهری) نام فیلمی به کارگردانی «سیروس نورسته» محصول ۲۰۰۸ آمریکا است که مدتی پیش در جشنواره تورنتو به نمایش در آمد و سر و صداهایی به پا کرد. فیلمی که می­توان آن را در رده فیلم­های ضد ایرانی- اسلامی قرار داد و طبق معمول توجه مجامع سینمایی غرب را به خود جلب کرده است. این فیلم بر پایه رمانی به همین نام (در۱۹۹۴) نوشته «فریدون صاحب­جمع» ساخته شده و ماجرای آن در سال ۱۹۸۶ و در راستای «نقض حقوق بشر» و «سنگسار در ایران» اتفاق می‌افتد. دیالوگ­های این فیلم بیشتر به زبان فارسی است و فیلم با زیرنویس انگلیسی پخش جهانی می‌شود. «سنگسار ثریا» توسط کمپانی ام پاور پیکچرز و با تهیه کنندگی استیو مک اویتی و جان شپرد تولید شده و متن آن را «سیروس نورسته» و همسرش بر اساس رمان فوق الذکر نوشته­اند. «شهره آغداشلو» بازیگر ایرانی و «جیم کویزل» بازیگر مصائب مسیح از هنرپیشگان این فیلم هستند.
داستان فیلم از اینجا شروع می­شود که روزنامه­نگاری فرانسوی در سفرش، به روستایی در ایران به نام «کوهپایه» می­رسد و اتومبیلش را برای تعمیر به هاشم، مکانیک روستا می­دهد. توقف روزنامه­نگار فرانسوی در روستا فرصتی است تا او در جریان یک ماجرای هولناک قرار گیرد؛ زنی به نام زهرا به محض دیدن روزنامه­نگار او را به خانة خود دعوت می­کند و از او می­خواهد پای حرفهایش بنشیند. از این نقطه فیلم وارد یک فلش بک می­شود و داستان در گذشته روایت می­شود و خواهرزادة زهرا «ثریا» در مرکز این ماجرا قرار دارد.
شوهر ثریا که یک زندان­بان است قصد تجدید فراش دارد اما چون توانایی پرداخت هزینة هر دو زن را ندارد به ثریا پیشنهاد طلاق می­دهد، ثریا وقتی حقوقش (مهریه) را مطالبه می­کند مرد زیر بار نمی­رود و برای خلاص شدن از دست ثریا با کدخدا و روحانی روستا تبانی می­کند. نقشه از این قرار است که ثریا را به خانة هاشم برای کلفتی می­فرستند، مردی که زنش را از دست داده و به همراه فرزند ناشنوایش زندگی می­کند و این ویژگی­ها موقعیت را برای متهم شدن ثریا به رابطه با هاشم فراهم می­کند. شوهر ثریا با همدستی کدخدا و ملای ده به زن بی­گناه اتهاماتی را نسبت می­دهند که در نهایت به سنگسار شدن ثریا منجر می­شود.

این فیلم تبلیغاتی، که می­توان آن را فیلمی ضد اسلامی و ضد ایرانی نامید، همزمان دو هدف مهم را دنبال می­کند. از یک سو اسلام را، که بنا به گفتة تئوریسین­ها و نظریه­پردازان غربی تنها قدرتی است که بعد از سقوط و فروپاشی اردوگاه کمونیسم می­تواند پنجه در پنجة لیبرال دموکراسی غرب اندازد، خشن جلوه داده، سیر پرشتاب گرایش مردم و خصوصاً نخبگان غربی را به سمت اسلام متوقف سازد، و از سوی دیگر ایران اسلامی را که به عنوان امّ القرای جهان اسلام و مروّج اسلام ناب در سطح دنیا معرفی شده است و انقلاب اسلامی آن و مردم متدیّنش الگویی برای جهانیان شده­اند را عقب­افتاده، وحشی و دور از تمدن، بی­عاطفه و سنگدل نشان دهد.
تحریف قوانین و مقررات جزایی و احکام دین هدفی است که این فیلم 5 میلیون دلاری و سرمایه گذاران آمریکاییش دنبال می­کنند. به نظر می­رسد این فیلم به دلیل حجم گستردة اطلاعات غلط برای مخاطبان ایرانی تهیه نشده، چرا که هر ایرانی مسلمانی، هرچند اطلاعات کمی از اسلام داشته باشد، به وضوح دروغ بودن آن را در می­یابد. غرض از تولید آن قطعاً تأثیر گذاشتن بر چهره ایران در جهان است.
دربارة این فیلم باید گفت که حقیقتاً سراسر قلب، مسخ و تحریف است، چه از نظر «مجازات اسلامی سنگسار»، و چه از نظر واقعیاتی که در جامعة ایرانی اسلامی ما در گذشته و حال جریان داشته و دارد. همانطور که اشاره شد، فیلم اهداف تبلیغاتی را علیه اسلام و ایران دنبال می­کند. از این رو نمی­توانسته و نخواسته با «واقعیت» مواجه گردد و از آنجا که نمایش «حقیقت حکم سنگسار در اسلام» و بیان فلسفة آن و همچنین نمایش واقعیات جامعة ایرانی می­توانسته به سود اسلام تمام شود، دست به عملی ناجوانمردانه زد و «صداقت» را پای اهداف و مطامع سخیف امپراطوری رسانه­ای غرب ذبح نمود، و در واقع «حقیقت» را «سنگسار» نمود. آری شنیده بودم هنگام نمایش این فیلم در سینماهای آفریقا، زنان بسیاری، نیمه­های فیلم با چشمانی اشکبار، سالن سینما را ترک می­کردند و تحمل دیدن فیلم را تا پایان آن نداشتند. نگارنده نیز هنگام تماشای فیلم، خصوصاً لحظة اوج آن و هنگام سنگسار، طاقت از کف ربوده و با صدای بلند گریه کردم اما نه برای «سنگسار ثریا»ی موهوم که برای «سنگسار حقیقت» و مظلومیت اسلام، زیرا نه «حکمی با آن شرایط» در اسلام، و نه «جامعه و مردمانی با آن ویژگیها» در ایران، وجود خارجی داشته و دارد و اگر بتوان در تاریخ نمونه­ای از این جنایت­ها را نشان داد احتمالاً در دوره­هایی از قرون وسطای مسیحی و دوران تمدن کنونی غرب را باید نام برد که در آن نه «جسم زن» که «شخصیت» زن سنگسار می­شود. فروپاشی اخلاقی، گسترش و شیوع فساد جنسی و اخلاقی، ترویج بی­بندوباری و همجنس­بازی، فروپاشی خانواده و گسترش روزافزون طلاق، افزایش آمار تولد نوزادان مجهول الهویه که شناختی از پدر خویش ندارند و دهها مورد دیگر در غرب، محصول سنگسار شخصیت ثریاها در غرب است که همه روزه به میزان فراوان انجام می­گیرد. اینها را اضافه کنید به باندهای مافیایی مخوف و سازمان­یافته­ای که در تجارت و بردگی و قاچاق زنان و دختران در کشورهای غربی فعالیت می­کنند و در این باره حرف بسیار است.
اما دربارة فیلم مزبور نکاتی قابل طرح است که در دو قسمت ذکر می­شود. در قسمت اول فیلم را از نظر اسلام و قانون اسلامی مورد ارزیابی قرار می­دهیم و در قسمت دوم به مطالب اجتماعی خلاف واقع و دروغ که در فیلم به جامعة ما نسبت داده شده است، می­پردازیم. اما قبل از آن لازم است به اختصار نگاهی به فلسفة تشریع حدود و تعزیرات در اسلام داشته باشیم.

فلسفة تشریع حدود و تعزیرات در اسلام:
اصل در اسلام، رحمت و مغفرت است و اشاره خواهیم کرد که حتی حدود الهی، هم برای فرد گناهکار و هم برای جامعه رحمت است. خدای متعال انسانها را برای رسیدن به کمال و سعادت ابدی، با آیاتش تشویق کرده و یا با برخی دیگر از آیات تنبیه داده و از ارتکاب برخی اعمال که سقوط انسانیت را در پی دارد بر حذر داشته است. با این حال هستند انسانهایی که باز به گناه بیفتند و با ارتکاب اعمالی نظیر سرقت، تجاوز به مال و ناموس مردم، فحشا و منکرات، امنیت مردم و جامعه را مختل کنند. خدای متعال برای نجات و جلوگیری از آلوده شدن این افراد و جامعه، حدّ معیّن کرده است. پس هدف از تشریع حدّ، اصلاح جامعه و فرد است و حتی کسی که اعدام می­شود، مشمول رحمت الهی واقع می­شود و همین اجرای حدّ او را پاک می­کند. حدود و تعزیرات در اسلام، هم برای شخصی که حد بر او اجرا می­شود و هم برای دیگران رحمتند؛ زیرا انسانی که حد می­خورد، تنبیه می­شود و گناه را تکرار نمی­کند. از طرف دیگر برای دیگران نیز عبرت است. خداوند می­خواهد با اجرای حد، افرادی را که زمینة فساد در آنها وجود دارد، از سقوط در حضیض پست­تر از حیوانات نجات دهد و به اوج انسانیت برگرداند.
وجه بازدارندگی حدود
در اینجا به دو مطلب شایان ذکر اشاره می­کنیم: نخست آن که اسلام در حدود، سخت­گیری کرده و مجرم به منظور بازداشتن از گناه، باید تنبیه بدنی شود. چون مجازات مالی بازدارنده نیست. بسیاری مایلند حتی چند برابر دیة معیَّن شده را بدهند تا دستشان قطع نشود یا قصاص نشوند. تنها مجازاتی که مثلاً در آدم­کشی بازدارنده است، قصاص است. وقتی فردی بداند که در مقابل آدم­کشی، خودش را می­کشند، این قطعاً بازدارنده است. همچنین وقتی بداند در مقابل تجاوز ناموسی محصنه، رجم (سنگسار) می­شود و یا اگر غیر محصنه باشد، شلاق می­خورد، یا اگر سرقت کرد دستش را می­بُرند، قطعاً بازدارنده است. چرا اسلام سخت­گیری کرده است؟ چون بسیاری از اوقات تنها سرقت نیست. سارقی که برای سرقت وارد حیطة خصوصی افراد می­شود، اگر در آن لحظه بخواهد به ناموس طرف تجاوز کند و با مقابله شود، آدم هم می­کشد؛ فقط برای این که مالی را سرقت کند؛ از این رو اسلام سخت­گیری می­کند. دوم آن که، از طرف دیگر اسلام در اثبات جرایم حدّی نیز بسیار سخت­گیری کرده است که بدان اشاره خواهد شد و این بدین خاطر است که به گزاف حد اجرا نشود. اسلام در مقابل اصل آدم­کشی، قصاص را قرار می­دهد، اما از طرفی به عفو تشویق می­کند؛ حتی در حدود آن­قدر تمهیدات به کار برده که تمام عالمان مسلمان بر این عقیده­اند که تا آنجا که ممکن است بنای حدود بر تخفیف است. اگر زنی بدون شوهر حامله شود، آیا می­شود او را حد زد؟ فقه شیعه می­گوید: ممکن است وطی به شبهه یا تجاوز به عُنف بوده باشد و لذا نباید حد بخورد. شیعه می­گوید: تُدرَأُ الحدود بالشّبهات؛ یعنی هر جا شبهه دارید نباید حد بزنید. در فقه اسلام موارد متعددی از این باب داریم. وقتی یک زن و مرد را با هم می­گیرند و از قرابت آن­ها سؤال می­کنند، آیا با جواب منفی آنان می­شود حد زد؟ خیر! از آن­ها سؤال هم نباید بشود؛ شاید صیغه خوانده و عقد کرده باشند. همة فقها از روایات استفاده می­کنند: «کان بناء الحد علی التخفیف» و اصلاً مطلوب شرع، سَتر و پوشاندن گناهان است. حاصل آن که در اسلام، حد به منظور اصلاح جامعه و بازدارندگی معیّن شده و تمهیداتی نیز پیش­بینی شده که حد به آسانی اجرا نگردد و به کسی ظلم نشود.
اینک دو قسمت مزبور را پی می­گیریم:
قسمت اول: ارزیابی فیلم از منظر قانون اسلام
1. اساس فیلم دروغی بزرگ و بهتانی عظیم به اسلام و قوانین آن است . اساساً حد رجم (سنگسار) در اسلام، زمانی برای زناکار ثابت می­شود که زنی با داشتن شوهر و یا مردی با داشتن زن و امکان دسترسی هر یک به همسران خود، تنها به خاطر هوی و هوس و لگدمال کردن اخلاق و عفت عمومی جامعه، عمل زنا را انجام دهد (یعنی زنای محسنه. پس حکم سنگسار برای هر نوع عمل منافی عفت اجرا نمی­شود). راه اثبات زنای محسنه (زنای مرد متأهل و زن شوهردار) از دو طریق صورت می­گیرد:
- با اقرار زن یا مرد زناکار (به شرط داشتن بلوغ و عقل و اختیار و قصد اقرار)، آنهم نه یک مرتبه بلکه حتماً باید 4 مرتبه و به صورت صریح و روشن (نه دو پهلو) باشد. و جالب است بدانیم اگر کسی بر زنایی که موجب سنگسار است چهار مرتبه اقرار کند و سپس انکار کند، سنگسار نمی­شود. در حالی که ما در فیلم بارها از ثریا انکار این مسأله را می­شویم که ملتمسانه می­گوید: «من کاری نکردم». پس از نظر قانون اسلامی، حکم مزبور ثابت نیست.
- با شهادت چهار نفر مرد یا سه مرد و دو زن. و اگر شاهدها کمتر از این تعداد باشند، حد ثابت نمی­شود و باید شاهدها را به جهت تهمتی که زده­اند شلاق زد. آنچه در فیلم می­بینیم آن است که ثریا به خاطر شهادت دروغ دو نفر (شوهر ثریا و هاشم) سنگسار می­شود. سازندگان فیلم اگر انصاف و شهامت می­داشتند، می­بایست صحنه­های شلاق خوردن این دو نفر را به جهت تهمت زدن به ثریا نشان می­دادند، ولی ظاهراً منافع امپراطوری رسانه­ای غرب ایجاب می­کند که «حقیقت»، «سنگسار» شود و حکم اسلام، وارونه به جهانیان معرفی شود.
2. در جایی از فیلم «کدخدا ابراهیم» ادعایی عجیب را مطرح می­کند و به ثریا می­گوید:
«وقتی مردی اتهامی به زنش می­زنه این وظیفه زنه که بی­گناهی خودش رو اثبات کنه. قانون شرع این طور می­گه. حتی در موردی که زنی از شوهرش شاکی باشه باز هم اثبات ادعا بر عهده زنه. می­فهمی؟!»
همه کسانی که ذره­ای از قانون مجازات اسلامی اطلاع داشته باشند می­دانند که هر کسی ادعایی را در محکمه اسلامی مطرح می­کند موظف است خودش برای اثبات حرفش سند و مدرک ارائه کند و این نکته هیچ ارتباطی به جنسیت فرد ندارد و – همانگونه که اشاره شد- در تهمت بستن­های بدون سند و مدرک، فرد در مقابل قانون مسئول است تا جایی که در تهمت بستن به نوامیس، کیفرهایی مانند مجازات شلاق پیش­بینی شده و به این ترتیب اهرم­های بازدارنده­ای برای این مسائل قرار داده شده است. به علاوه شریعت اسلام مقرراتی وضع کرده که معمولًا اثبات رفتارهای منافی عفت غیر ممکن یا فوق العاده دشوار می­شود؛ و تنها دامن افراد بسیار هرزه و هتاک و بی­بندوباری را می­گیرد که بی­توجه به هنجارهای جامعه، حاضر می­شود تمام ارزش­های انسانی و اخلاقی جامعه را لگدکوب هوی­ها و هوسهای خویش کنند. هر چند شاید ذکر جملة ذیل در اینجا مناسب نباشد، اما به نظر می­آید تعداد افرادی که از جزئیات احکام اسلام آگاهی کامل نداشته باشند، قابل توجه باشد. فقهاء اسلام در بیان ویژگیهای شهادت در مسألة زنا می­نویسند:
«در شهادت شهود بر زنا، تصریح یا مانند آن بر مشاهدة دخول آلت مرد در عورت زن مانند میلی که در سرمه­دان است یا مشاهدة بیرون آوردن از عورت زن لازم است (آنهم شهود باید علم داشته باشند که این عمل، بدون عقد شرعی یا ملکیت و بدون شبهه و نیز بدون اکراه و اجبار بوده است). و حتی اگر چهار شاهد، اصل مسأله را شهادت دهند که ما دیدیم مثل میل در سرمه­دان، ولی جزئیات آن را اختلاف داشته باشند و مثلاً در زمان و مکان اختلاف داشته باشند، نه تنها شهادتشان پذیرفته نیست بلکه باید بر شهود به دلیل بهتان حد و شلاق زده شود».
أسفا که آنچه در فیلم به نمایش درآمده، فرسنگها با قانون و احکام اسلام فاصله دارد! اصلاً ثریا عمل منافی عفت انجام نداده است. اتهامی که در فیلم به ثریا زده می­شود عبارت است از: لبخند و استراحت (خوابیدن) وی در منزل هاشم!. عملی که در اسلام حتی گناه و خلاف هم محسوب نمی­شود چه رسد به اینکه بخواهد حد – و آنهم حد سنگینی مثل سنگسار- داشته باشد. و حتی فقها تصریح می­کنند که «در بوسیدن و با هم خوابیدن و معانقه و غیر اینها از استمتاعات، حدّی جاری نمی­شود».
3. به علاوه از نظر اسلام شاهدها باید عادل باشند و «شهادت فاسق­ها نه تنها مقبول نیست بلکه (حتی اگر یکی از چهار شاهد فاسق باشد) باید هر چهار شاهد را شلاق زد». و این در حالی است که با توجه به رفتار ظالمانه شوهر ثریا وی قطعاً از عدالت ساقط است و مصداق «فاسق» خواهد بود و طبعاً طبق قانون اسلام باید هر دو شاهد حد و شلاق زده شوند. همچنین چهار شاهد باید یکجا و پشت سر هم به عمل خلاف عفت شهادت بدهند و شهادت جدا جدا به طوری که شائبة تبانی وجود داشته باشد قابل قبول نیست.
4. ماجرای فیلم «سنگسار ثریا» از یک ادعای فمینیستی آب می­خورد؛ و مدعی تبعیض جنسیتی در شرع اسلام و جامعه ایران است، و این در حالی است که از نظر قانون اسلام، حکم مورد اشارة فیلم، برای زن و مرد یکسان است و مختص زنان نیست.
5. فیلم در صحنه­های گوناگون از تناقضاتی آشکار رنج می­برد. در یک مورد، مثلاً «ثریا» را با سری برهنه و با موهای پریشان وارد گودال می­کنند (که البته برای تهییج بیشتر احساسات و عواطف بینندگان با استفادة از زیباییهای زنانگی است!) و در عین حال زنان ده در مواجهه با نامحرم به شکل مضحک و تمسخر آمیزی صورتشان را تا بالای بینی با چادر می­گیرند! و این در حالی است که مجری سنگسار یک به اصطلاح روحانی است! آیا این به اصطلاح روحانی نمی­داند که مرد و زن زناکاری که حکم رجم بر آنها ثابت شده، باید تمام بدن را به شکل کفن بپوشاند؟! در کجای اسلام آمده است که زن در این وضعیت می­تواند کشف حجاب کند؟
6. از نظر اسلام، با اجرای حد الهی گناهکار پاک می­شود (اجرای حد کفارة گناه است)، و باید بر بدن زن و مرد رجم شده نماز خواند و در قبرستان مسلمین دفن کرد، در حالی که بر بدن ثریا نماز خوانده نمی­شود و مردم مسلمان! روستا جنازه را رها می­کنند تا آنجا که دلقک­های خارجی با ترحم پارچه­ای روی جنازه می­اندازند و بعداً چند زن و از جمله زهرا خالة ثریا جنازه را، نه در قبرستان مسلمین، که در کنار یک رودخانه! دفن می­کنند.
7. فیلم، حکم الهی را وسیله­ای برای انتقام­گیری و تشفی خاطر افراد گوناگون معرفی می­کند! همسر ثریا، پدر و پسران وی، روحانی روستا و برخی دیگر چنان سنگ را پرتاب می­کنند که گویی کینة دیرینة با زن داشته و در صدد انتقام گیری­اند. در حالی که در اسلام، حتی آنجا که حکم – با همة شرایط دشوارش – اثبات می­شود، هدف از اجرای حکم، رحمت و رأفت برای گنهکار است. از نظر اسلام، «کسی که بر عهده­اش حدّ می­باشد نباید سنگ بزند»، و قبلاً گفتیم که شوهر ثریا با شهادت دروغ و تهمتی که بر ثریا زد، باید حد زده شود. این در حالی است که اولین سنگی که به ثریا اصابت می­کند را شوهرش می­زند! نیز آنجا که سنگِ پرتاب شده توسط پدر به وی اصابت نمی­کند، یکی از زنان حاضر در صحنه می­گوید: لابد حکمتی در کار است و این زن بی­گناه است که سنگ اصابت نمی­کند. بلافاصله روحانی و کدخدا و شوهر زن، با دست­پاچگی دست به کار می­شوند و شوهر مأمور پرتاب سنگ می­شود تا شبهة به وجود آمده بر طرف شود! و شوهر قبل از پرتاب سنگ به روحانی اطمینان می­دهد که سنگ وی به خطا نخواهد رفت! در حالی که هدف احکام و حدود اسلامی فقط تنبیه و پاک شدن گناهکار و عبرت گرفتن دیگران است نه انتقام گرفتن و تشفی خاطر مشتی کینه­توز.
8. از منظر فقه اسلامی «اگر زنا با شهادت شهود ثابت شود اول کسی که بر او سنگ می­زند شاهد است». (و فلسفه­اش این است که شاهد مسئولیت شرعی و وجدانی شهادت را به دوش بگیرد و شهادت بر عمل منافی عفت در جامعة اسلامی بی­جهت رایج نشود و افراد جرأت نکنند شهادت دروغ دهند. و این خود دلیلی بر این است که بنای اسلام بر این است که تا جایی که ممکن است گناه علنی نشود و نیازی به اجرای حد پیدا نشود). اما در فیلم برای تحریک احساسات مخاطبین، نخستین سنگ را به دست پدر ثریا می­دهند که از شهود نبوده است. (هر چند سنگی که پدر می­زند به وی برخورد نمی­کند).
9. اسلام می­گوید: «نباید در رجم (سنگسار) به سر و صورت او سنگ زد» در حالی که در فیلم، اولین سنگ به پیشانی زن می­خورد و سنگهای متعددی نیز به سر و صورتش اصابت می­کند تا احساسات و عواطف مخاطب را بیشتر علیه اسلام و احکام و قوانین اسلامی تحریک کند!.
10.«سنگها باید کوچک باشد»، که باز در فیلم در برخی موارد خلاف آن به نمایش گذاشته شده است.
11.از نظر قانون اسلامی، «اگر شهود از محل سنگسار فرار نمایند حکم سنگسار ساقط می­شود» (چون اصل ادعای آنها مورد تردید قرار می­گیرد)، در حالی که هاشم (تنها شاهد به اصطلاح عادل ماجرا) چنین می­کند و از صحنه می­گریزد ولی سنگسار ادامه می­یابد.

و اما قسمت دوم: نسبت­های ناروا به جامعة اسلامی و ملت قهرمان ایران
1. تولیدکنندگان فیلم در تهاجم به اسلام و نمادهای اسلامی، از تمام ظرفیت استفاده کردند. هر از چند گاهی عکس بزرگی از حضرت امام خمینی (ره) را نشان می­دهد که گویی مشرِف بر روستا و اتفاقاتی است که می­افتد و این ماجرا با اجازة و یا دستور وی انجام می­گیرد! تضعیف «روحانیتِ اسلام» به همینجا ختم نمی­شود، روحانی روستا – که روی شمر بن ذی الجوشن و هیتلر و صدام و همة جنایت­پیشگان تاریخ را سفید کرده است- در حالی از ثریا تقاضای متعه (ازدواج موقت) می­کند که ثریا شوهر دارد و طبق قانون اسلام، زن در یک زمان نمی­تواند همسر دو مرد باشد! اضافه کنید به اینها پافشاریهای بیجایی که وی در مسألة اجرای حکم سنگسار دارد، همچنین تکبیرها و شهادتین که روحانی با صدای بلند هنگام اصابت سنگ بر ثریا فریاد می­کند که ثمره­ای جز انزجار مخاطب ناآشنا با احکام و قوانین واقعی اسلام، از این شعارها ندارد. همچنین قرآنی که در اکثر صحنه­ها زیر بغل روحانی روستا است، در میان روحانیت ما اصلاً مرسوم نیست و فیلم در صدد است به مخاطب القاء کند رفتارهای ناهنجار و ظالمانة روحانی و دیگر اهالی روستا برگرفته از قرآن است! بسیج و بسیجیان هم از الطاف کریمانة افتراها و ناجوانمردی­های سازندگان فیلم بی­نصیب نماندند! خلاصه اینکه تمامی شخصیت­های منفی داستان نماد یکی از نهادها و طیف­های مذهبی و انقلابی هستند. ملا حسن نماد روحانیت است، شوهر ثریا در جائی به عنوان پاسدار معرفی می­شود و پسران ثریا هم قرار است که پاسدار بشوند، دو بسیجی هم با چفیه­ای که بر گردن دارند مسئول جلوگیری از فرار ثریا و روزنامه­نگار هستند، قاضی و بزرگ روستا (کدخدا) هم به نوعی نماد قوه قضائیه است، مردمی که طرفدار این افراد هستند در نهایت قساوت قلب و بی­سوادی و ساده لوحی معرفی می­شوند. افراد منفی همگی چهره­های خشک مذهبی و مقدس دارند که تسبیح از آنها جدا نمی­شود!
و البته! چهره­ای زیبا برای شخصیت ثریا انتخاب می­شود تا تأثیر احساسی فیلم بر مخاطب چند برابر شود.
2. شوهر ثریا نیز ظاهری مذهبی دارد و با داشتن زن و 4 فرزند قصد دارد با دختری 14 ساله ازدواج کند اما وضع مالی‌ او چندان رضایت‌بخش نیست که خرج دو خانواده را متحمل شود، به همین خاطر تصمیم می‌گیرد که ثریا را طلاق دهد! وی وقتی با مخالفت ثریا مواجه می­شود برای رها شدن از این مشکل بزرگ به روحانی روستا پناه می­برد و با کمک او برنامة جنایتکارانة خود را اجرا می­کند! همة اینها تنها بخاطر این است که از شر همسر اولش راحت شود و بتواند آزادانه با دختری دیگر ازدواج کند!
حقا که انصاف و صداقت را فدای هوی و هوس خویش کرده­اند. استثنائاتی اینچنین در هر جامعه­ای ممکن است وجود داشته باشد اما آیا می­توان آن را به صورت قاعده­ای کلی و عمومی به جامعه­ای نسبت داد؟! آنهم جامعه­ای که بر اساس فرهنگ دینی و ملی خویش اهمیت فراوانی برای نهاد خانواده قائل است. آری در غرب خصوصاً بعد از رنسانس و پیدایش دورة جدید و از آغاز تمدن جدید غرب، بنیان خانواده بر باد است! و سازندگان فیلم از آنجا که در غرب زندگی می­کنند حوادث و اتفاقاتی را که در جوامع غربی اتفاق می­افتد را به کرات مشاهده می­کنند و از این رو به این «توهم» دچار شدند که حتماً در دیگر کشورها هم امر به همین منوال است.
متأسفانه باید رسماً مرگ «وجدان» و «صداقت» و «انصاف» را در دنیای به اصطلاح متمدن! و پیشرفتة غربیِ امروز اعلام کرد. دست­اندرکاران فیلم با «خیانت» به یک «ملت» و «فرهنگ» غنی آن، جامعه­ای را متهم کردند که در فرهنگ و اندیشه در میان ملتهای جهان سرآمد است و موجبات تشویش و گمراهی اذهان عمومی ملتها را نسبت به فرهنگ این ملت بزرگ فراهم ساختند.
3. در فیلم وقتی زن هاشم می میرد، زنان ده به خانه او هجوم می برند و ماترک زن هاشم را غارت می کنند!. واقعاً وجدانهای بیدار قضاوت کنند در کجای «ایران اسلامی» چنین اتفاقاتی افتاده یا می­افتد. اسلام به پیروانش دستور می­دهد که برای خانوادة میت تا سه روز غذا ببرند تا لازم نباشد آنها به کار غذا پختن بپردازند و هم اکنون نیز در برخی مناطق ایران مرسوم است که به هنگام فوت شخصی، اهالی آن محل، با پخت غذا و آوردن به مسجد از عزاداران، پذیرایی می­کنند. البته بعید نیست که تهیه­کنندگان فیلم ایران را با نیویورک اشتباه گرفته باشند که وقتی در سال «دو دقیقه» به احترام «ادیسون» برق شهر قطع می­شود بعد از وصل برق، با یک شهر غارت شده مواجه می­شوند!
4. فیلم روایتگر یک نظام مردسالارانه در ایران است. «سیروس نورسته» کارگردان ساکن امریکا با نشان دادن «روستای کوهپایه» به خیال خودش نمادی از جامعه و حکومت ایران را به تصویر کشیده که در آن حقوق زن­ها لگدکوب می­شود، زن­ها همیشه مجبور به سکوت می­شوند و مردهایشان تمام قوانین را به نفع خود تصویب و اجرا می­کنند. این در حالی است که زنان به برکت انقلاب اسلامی، در بسیاری از عرصه­های اجتماعی و سیاسی حضور فعال دارند. بیش از 70 درصد ورودی­های دانشگاهها را زنان و دختران تشکیل می­دهند. در بسیاری از ارگانها و نهادها و ادارات از وزارت گرفته تا نمایندگی مجلس و اعضای شوراها و تا ارگانهای نظامی همچون سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و غیره مشارکت و حضور جدی دارند و در برخی عرصه­ها از مردان نیز پیشی گرفته­اند.
و خلاصه آن که؛ فیلم «سنگسار ثریا» اثری است که از واقعیت های جامعه ایرانی فاصلة بسیار دارد، بیان تصویری و کلامیِ اثر، شعاری است و از صداقت و حسن نیت سازندگانش خبری نیست.
والسلام




. البته برای «محسنه» شمردن عمل منافی عفت، شرایطی است که فقهاء اسلام، در کتب فقهی ذکر کرده­اند.
. امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله، کتاب الحدود، عنوان: «آنچه که زنا به وسیله آن ثابت می­شود»، مسأله 1 و 2.
. همان، مسأله 5.
. همان، مسأله 9.
. امام خمینی (ره)، همان، مسأله 10 و 11.
. همان، مسأله 16.
. همان.
. همان، کتاب الحدود، مسأله 10.
. همان، ذیل عنوان: «در کیفیت واقع ساختن حد»، مسأله 5.
. همان، مسأله 3.
. همان، مسأله 4.
. همان، مسأله 5.
. همان، ذیل عنوان: «ملحقات حد زنا»، مسأله 3.

برچسب ها :
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 60171
تعداد نوشته ها : 23
تعداد نظرات : 14
Rss